چگونه عادی سازی عربستان و رژیم صهیونیستی گام بزرگی برای نجات نتانیاهو است؟
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۴۲۳۰۹
کارشناسان، نویسندگان و مقامات صهیونیستی همچنان با علاقه در مورد امکان و پیشرفت عادی سازی روابط با عربستان سعودی صحبت می کنند، به ویژه که این یکی از مهم ترین اقداماتی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر دولت اشغالگر در دوره فعلی خود تلاش دارد آن را عملی کند.
به گزارش ایران اکونومیست، ناحوم برنیاع، نویسنده صهیونیستی در مقاله خود در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت، آنچه در هفته های اخیر در مثلث؛ واشنگتن - ریاض - تل آویو اتفاق می افتد برخی از مقدس ترین اصول در خاورمیانه را تضعیف می کند، یکی از اضلاع این مثلث جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توجیهات هم فراوان بود؛ اجازه ندادن به عربستان برای قرار گرفتن در جناح چین و ایران. این یک ابتکار سیاسی است که می تواند در سال انتخابات به نفع بایدن باشد، زیرا بایدن به رای دهندگان خواهد گفت که آمریکا از خاورمیانه فرار نمی کند و بدون اینکه هیچ سرباز آمریکایی را به خطر بیندازد، آن را با اطمینان رهبری می کند.
ضلع دوم این مثلث محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی است که «حاکم دوفاکتو عربستان سعودی، جسور، مصمم، متکبر، غیرقابل پیش بینی و بی ثبات است، به طور خلاصه این تمام چیزی است که گمان می کردیم درباره این کشور می دانیم، اما برعکس، با اشاره یا دستور بن سلمان پنج سال پیش جمال خاشقجی، روزنامه نگار و منتقد سعودی کشته و جسدش تکه تکه شد و در کنار آن کشتار جمعی افرادی که نمی خواستند در جنگ شکست خورده یمن شرکت کنند، بن سلمان را به منفورترین حاکم در میان دموکرات ها در واشنگتن تبدیل کرد.»
این نویسنده افزود: پول و زمان در اختیار بن سلمان است و او ترجیح داد منتظر انتخابات آمریکا و بازگشت احتمالی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا به کاخ سفید باشد، در این بین صندلی جارد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ را با میلیاردها دلار به عنوان پیش پرداخت برای حساب آینده پر کرد اما سالیوان فشار آورد و ولیعهد هم در پاسخ گفت دو خواسته و نیم از دولت بایدن دارد:
اولین خواسته، قرارداد تسلیحاتی است که پیشرفته ترین عروسک های موجود در زرادخانه آمریکا و هواپیماهای F-۳۵ را به عربستان می دهد. خواسته دوم گستردهتر است و آن ایجاد تأسیسات غنیسازی اورانیوم است که عربستان را برای اهداف صلحآمیز وارد باشگاه هستهای میکند و نیم خواسته نیز مربوط به فلسطینیها است.
وی نوشت: بایدن می داند که متقاعد کردن دموکرات ها برای پذیرش خواسته های شاهزاده سعودی دشوار است اما موظف است به شیوه مری پاپینز آنها را با یک قاشق شکر به کنگره ارائه کند و قاشق شکر امتیازی است که اسرائیل به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین داده است؛ شاید از سرگیری روند سیاسی، توقف شهرک سازی، شاید این و آن.
گامی بزرگ برای تل آویو
کاخ سفید همچنین نیازمند یک امتیازدهی دیگر از سوی رژیم صهیونیستی در رابطه با طرح اصلاح دستگاه قضایی است و نتانیاهو که به خاطر اعتراضات مردمی مجبور شد این طرح را تعلیق کند، با این امتیازدهی موافقت کرد و همین طرح تعلیق شده را به شرکت های صهیونیستی و کاخ سفید فروخت. نتانیاهو امروز روی پیشبرد پروژه سعودی کار می کند، زیرا معتقد است که این پروژه اکثر مشکلات او را در داخل و خارج حل می کند؛ درهای کاخ سفید دوباره به روی او باز خواهد شد، رای دهندگانی که او را ترک کردند بازخواهند گشت و دوباره او را به عنوان رهبری "با قدرت و جذابیت بزرگ، رهبری بر اساس اجماع در بر خواهند گرفت".
برنیاع نوشت: تنها یک مانع کوچک بر سر راه پیروزی وجود دارد و آن ترکیب دولتی است که نتانیاهو در راس آن ایستاده است، زیرا امتیازدهی به فلسطینی ها یا توقف شهرک سازی ها با ترکیب راستگرای این دولت همخوانی ندارد و بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی و ایتامار بن گویر، وزیر امنیت "ملی" رژیم صهیونیستی دولت را منحل می کنند.
او معتقد است که «عادیسازی روابط با عربستان سعودی میتواند مسائل زیادی ایجاد کند، از جمله: تسهیل حمله اسرائیل به ایران، حملهای که نتانیاهو اغلب به آن اشاره میکند و ارتش اسرائیل سرمایهگذاری زیادی برای آمادهسازی آن انجام میدهد. همچنین می تواند جریان جدیدی از سرمایه گذاری ایجاد کند که اسرائیل را از رکود خارج کند، می تواند جان تازه ای به طرح صلح عربستان بدهد.» برنیاع افزود: اسرائیل شریک فرعی «معامله» است، نه داماد است و نه عروس، خواسته های عربستان سعودی در زمینه تسلیحات و در زمینه هسته ای با منافع اسرائیل همخوانی ندارد چرا که شاهزاده سعودی سعی دارد با همه آمریکا، چین، ایران و اسرائیل روابط خود را عادی کند.
داستان «معامله» به گفته نویسنده، برای اولین بار سوم فوریه در پایان اولین نظرسنجی مقامات آمریکایی در روزنامه «یدیعوت آحارونوت» منتشر شد. داده هایی که در آن زمان تشریح شده، تغییر نکرده است؛ شور و شوق نتانیاهو؛ اضطرارهای بایدن؛ وقاحت شاهزاده سعودی.
وی تخمین زد که "رویدادی به این بزرگی عموماً نتایج سیاسی به بار می آورد؛ رفتن به انتخابات زیر بال توافق یکی از احتمالات است و معامله قضایی احتمال دیگری است." برنیاع افزود: نتانیاهو نامه زیبایی می نویسد و در آن از ایجاد مزاحمت برای دستگاه قضایی در پرونده های موسوم به «فساد» به نام پرونده ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰ ابراز تاسف می کند، نخست وزیر چند کلمه زیبا می گوید و داستان (محاکمه نتانیاهو) به پایان می رسد.
برنیاع در پایان نوشت: بهار عربی با بازگشت سوریه به اتحادیه کشورهای عربی ناپدید شد، آمریکا از منطقه خارج شد اما سایه آن بر روی آن باقی است، دولت ترامپ با یک اشتباه تاریخی از توافق هستهای با ایران خارج شد، تحریم های اقتصادی شکست خورد، محور مشترک ایران و روسیه به وجود آمد، نتانیاهو که آمریکایی ها را وادار به عقب نشینی کرد، بخشی از مسئولیت را بر عهده دارد.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: اسراییل ، عربستان ، عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اسراییل عربستان عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان رژیم صهیونیستی عربستان سعودی عادی سازی کاخ سفید بن سلمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۴۲۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی آمریکا با کارت «صلح ابراهیم»
در این راستا، توماس فریدمن، تحلیلگر و یادداشتنویس نیویورکتایمز چندی پیش نوشته بود، اسرائیل ناگزیر است بین رفح و ریاض یکی را برگزیند. به این معنی که یا باید به رفح حمله کند و از امتیازات صلح ابراهیم صرفنظر کند و در افکار جهانی منزویتر شود، یا اینکه با خروج از غزه و سپردن آن به یک نیروی بینالمللی، روند عادیسازی با ریاض و سایر ملتهای عرب را در پیش گیرد. البته بلینکن توافق عربستان و اسرائیل را منوط به مقدماتی از جمله پایانیافتن جنگ غزه و روند تشکیل کشور مستقل فلسطینی دانسته است اما به نظر میرسد اعلام این موضوع در بحبوحه جنگ غزه و ناکامی تلاشها برای ایجاد آتشبس متضمن پیامهای خاصی به اطراف مختلف است.اما چرا آمریکا در شرایط کنونی و در بحبوحه جنگ غزه طرح صلح ابراهیم را مطرح کرده است؟
آنچه مربوط به اسرائیل میشود، ظاهرا واشنگتن قصد دارد با نوعی تهدید و تطمیع، اسرائیل را از ادامه نبرد غزه و حمله به رفح بازدارد. این اقدام پس از آن صورت میگیرد که اختلاف بین جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی درباره جنگ غزه تشدید شده و به رغم آنکه بایدن در جریان گفتوگوی خود با نتانیاهو بر تعهد آهنین آمریکا نسبت به اسرائیل تاکید کرده اما همچنین گفته است در جریان حمله به رفح از این رژیم حمایت نخواهد کرد.
افزایش اعتراضات داخلی آمریکا علیه جنگ غزه بهویژه از سوی دانشجویان که از دانشگاه کلمبیای نیویورک آغاز شده و به سایر دانشگاههای این کشور و جهان در حال سرایت است، از جمله عواملی است که دولت آمریکا را در ادامه حمایت از اسرائیل در تنگنا قرار داده است. در هر حال روند عادیسازی برای رژیم صهیونیستی همچنان دارای موضوعیت و جذابیت است و حتی دولت نتانیاهو بهعنوان افراطیترین دولت تاریخ این رژیم از ابتدا اعلام کرده بود که یکی از اولویتهای سیاست خارجهاش در سطح منطقه عادیسازی روابط با عربستان سعودی است. عادیسازی روابط خصوصا با عربستان برای اسرائیل مزایای زیادی دارد که شاید مهمترین آن منزویشدن جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت در منطقه محسوب میشود. در واقع اسرائیل با هدایت و اشراف آمریکا قصد دارد از طریق پیوستن عربستان سعودی به روند سازش، به اختلاف بین محور مقاومت و جریانسازی در منطقه دامن زده و به زعم خود امنیت و مشروعیت خود را تثبیت کند.
انتظارات آمریکا از عربستان
اما درباره عربستان باید گفت آمریکا قصد دارد از طریق ارائه امتیازاتی مانند پیمان دفاعی بین واشنگتن ـــ ریاض، این کشور را به سمت عادیسازی با تلآویو سوق دهد و در مقابل از این کشور انتظار دارد در مهار جریان مقاومت و از جمله حماس سهیم بوده و از طریق دیپلماسی با سایر کشورهای میانجی مانند مصر در متقاعد کردن حماس نسبت به شرایط آتشبس تلاش کند. پیام این امر به سایر اطراف خصوصا محور مقاومت نیز این است که روند سازش در منطقه یک روند جدی است و حتی میتوان آن را در شرایط جنگ و بحران مطرح کرد؛ سرانجام با پیوستن عربستان سعودی بهعنوان قطب جهان عرب به قطار صلح، گروههای مقاومت تضعیف شده و همانند گذشته قادر به مقابله و نبرد با رژیم صهیونیستی نخواهند بود.
محافل آمریکایی بر این باورند که پیشرفت در میانجیگری برای توافق سازش میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی یکی از انگیزههای حملات غافلگیرکننده حماس در هفتم اکتبر سال گذشته علیه رژیم صهیونیستی بوده و به همین دلیل باید این روند را دوباره فعال کرد. البته اینکه آیا در کوتاهمدت پیمان سازش بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی امضا خواهد شد؟ جای تردید وجود دارد؛ بهویژه آنکه مقدمات یا پیششرطهای آمریکا از جمله تشکیل دولت مستقل فلسطین و نیز آتشبس جنگ غزه در هالهای از ابهام قرار دارد. در واقع دولت کنونی اسرائیل اساسا دولت مستقل فلسطین را در اراضی ۱۹۶۷ به رسمیت نمیشناسد و از طرفی نتانیاهو نسبت به ادامه جنگ و حمله به رفح اصرار زیادی نشان میدهد. در مجموع باید گفت آمریکا با توجه به حساسیت شرایط داخلی شامل اعتراضات گسترده و نیز نزدیکی به موعد انتخابات ریاستجمهوری، سعی دارد به هر نحوی به جنگ غزه پایان دهد و به همین دلیل با دولت نتانیاهو دچار تنش شده است. طرح مجدد صلح ابراهیم در شرایط کنونی حاکی از تلاش وزارت خارجه آمریکا در منطقه به مثابه انداختن تیر در تاریکی است تا حداقل وجهه این ابرقدرت جهانی را نزد افکار عمومی و در مدیریت بحران تا حدی ترمیم کند.